Sunday, November 30, 2003

خبر بد اینکه بهترین دوست دوران نوجوانی ام از همسرش جدا شد. بدی خبر در جدایی شان نیست چه اگر این جدایی آغازی باشد بر راهی نو بر هر دوشان مبارک. اما آیا زنده گی چنین نااستوار که دوامی کمتر از شش سال داشت می بایست به وجود دو انسان دیگر بیانجامد؟
کدام مقصرند؟ حمید که همچون تمام مردان تاریخ افسوس تاثیر اندکش بر آفرینش انسان - نسبت به زن- را به همراه دارد.تاثیری که چیزی نیست جز از دست دادن لحظه ای ی لگام غریزه وشگفتا که ناتوانی مردان در این آفرینش خداگونه مانع ادعای قدرقدرتی شان در طول تاریخ نمی شود. به عکس زن ها از نیروی جادویی و رشک برانگیز خلق برخوردارند ( موجودی چون خود در وجودآوردن پدیده ای غریب است) . زن در هر لحظه بر این آفرینش تسلط دارد و آیا از این منظر سقط جنین عملی روا نیست؟ نمی خواهم همسر حمید را محکوم کنم، چرا که اصلن حق و صلاحیتی ندارم که راجع به کسی حکم صادر کنم، تنها سوال می کنم آیا اضافه کردن موجودی به این جمعیت سرگردان کاری خطیر و درخور اندیشیدنی بایسته نیست؟
تو بگو

باقی بقایت

No comments: